خيلی از طرفداران هری پاتر طرفدار دارن شان هم هستند. قصه های سرزمين اشباح که به عنوان بهترين کتاب بعد از هری پاتر توسط نوجوانان انتخاب شده است؛ همه ويژگی های يک کتاب خوب را دارد. کتابی که رولينگ آن را ماندنی خوانده است, حتما ارزش خواندن دارد.
دارن شان در اولين مجموعه اش نشان داد که نويسنده قابلی است. داستانی نوشت که تو را لحظه به لحظه به دنبال خود می کشيد و وادارت می کرد که ادامه بدهی. حسی در تو ايجاد می کرد که گويی تو هم در کنار دارن هستی و همراه او با حوادث روبه رو می شوی. با او خنديدی و با او گريستی؛ و وقتی کتاب تمام شد...
قصه های سرزمين اشباح حرف های زيادی برای گفتن داشت. واقعيت هايی که گاهی ندانستنشان بهتر از دانستنشان است. شايد تو حرفش را باور نکرده باشی, اما با کمی فکر می توان دريافت که او درست می گويد. دارن شان واقعيت ها را در قالب داستانی, يا بهتر بگويم, مثالی برای تو آورد و وادارت کرد که به فکر فرو بروی... که به دنيايی که در آن زندگی می کنی بهتر بينديشی.
قصه های سرزمين اشباح تمام نشد. دارن شان به سادگی داستان را رها کرد تا خودمان حدس بزنيم چه بلايی سر شخصيت های محبوبمان آمده است. پايانی به آن زيبايی هم نتوانست آسيب هايی که ناتمامی به داستان می زند را جبران کند. شايد هم چنين داستانی واقعا نيازی به اتمام نداشت. شايد دارن شان می خواسته حرف هايش را بزند و بقيه داستان را به عهده ما بگذاد....